آقاي موسوي! ديگر از آن... نمي خوريم! (خبر ويژه)
برخي تحليلگران اقدام اخير موسوي و كروبي را اقدامي با صرف كاركرد تبليغاتي و در جهت كاستن از حجم توهين و تحقير رسانه ها و فعال اپوزيسيون ارزيابي كرده اند اما گروه ديگري از تحليلگران ضمن تاييد موضع از سر انفعال فتنه گران، معتقدند اقدام اخير كساني چون كروبي و موسوي ادامه سرويس دهي ناكام به آمريكا و اسرائيل است و آنها در حركتي كه كاملا ديكته شده است تلاش مي كنند افكار عمومي و رسانه هاي جهاني را از تمركز بر تحولات مهم كشورهايي نظير مصر و تونس و... منحرف كنند تا آمريكا و اسرائيل و اروپا بتوانند با دو شيوه «سركوب» و «سرقت»، قيام هاي ملتهاي مسلمان را مهار كنند. اين تحليلگران بر اين باورند كه غرب در شرايط بحراني فعلي، نگران اثرپذيري هرچه بيشتر ملتهاي مسلمان و برپاخاسته منطقه از جمهوري اسلامي ايران است و به همين دليل به مزدوران ميداني گوش به فرماني نياز دارد كه با حاشيه سازي در ايران، از اقبال رو به گسترش ملتها نسبت به جمهوري اسلامي بكاهند! اين طيف از مفسرين به اظهارات قبلي سران رژيم صهيونيستي كه از فتنه گران به عنوان پياده نظام ارتش اسرائيل و سرمايه بزرگ تل آويو ياد كرده بودند، استناد مي كنند.
اما صرف نظر از اين ارزيابي ها آنچه در نوع خود طنزآميز و جالب توجه به نظر مي رسد، رويكردهاي متفاوت محافل ضدانقلاب نسبت به اقدام موسوي و كروبي است. در اين زمينه ارگان حلقه لندن- مرتبط با MI6 انگليس- با هيجان تمام مشغول داغ كردن حركت سرد و بي روح دست اندركاران داخلي فتنه است. كارشناسان عرصه رسانه البته «جرس» و كساني چون مهاجراني و ابراهيم نبوي را به عنوان پت و مت هايي كه سياه بازي «درازگوش تروا» را در آستانه 22بهمن 88 دامن زدند و اسباب ناسزاي اكثريت قريب به اتفاق محافل ضدانقلاب طي يك ساله بعدي را فراهم كردند، مي شناسند. به همين دليل براي ناظران بي طرف بسيار جذاب است كه ببينند طنزنويس ناموفق جرس در فقدان طراح به درد بخور، در كسوت مشوق اصلي خودنمايي خياباني ظاهر شود و هزاران كيلومتر آن سوتر از گود (در اروپا) به بقاياي فتنه سبز بدهد رهنمود عملياتي مبني بر اينكه به خيابان بياييد، ايميل بزنيد، شعار بدهيد و نااميد نباشيد. او به روش دون كيشوت، خود را فرمانده شبكه هاي ضدانقلاب تلقي كرده و به بي بي سي و صداي آمريكا و راديو فردا و فيس بوك و سي ان ان و فاكس نيوز دستور داده! كه در اين زمينه فعال شوند. اين در حالي است كه رسانه هاي غرب با علم به گروهان از هم پاشيده فتنه، حاضر نيستند براي چندمين بار روي اين جريان بازنده شرط بندي كنند.
غير از رسانه هاي غربي، رسانه هاي اپوزيسيون نيز واكنش هاي خواندني بروز داده اند. در حالي كه يكي از كاربران «بالاترين» با اسم مستعار خطاب به هم قطاران ساده دل تر نوشته بود «اگر در تجمع نيامديد و فرصت را سوزانديد، ديگر [...] مي خوريد كه از اين به بعد گله و شكايتي بكنيد و خودم مي زنم توي دهنتون».
كاربر ديگر اين گونه نوشت: دوستان خارج، لطفا ما را جوگير نكنيد. راست مي گوييد بياييد با هم دستگير بشويم و چماق بخوريم. پول بليط تون هم با من، ديگه جوگير نمي شوم.
در اين ميان گروهك دو نفره فدائيان خلق كه توسط فرخ نگهدار و علي كشتگر اداره مي شود و پيوند كاملي با شبكه بي بي سي و حلقه جرس برقرار كرده، ضمن بيانيه اي ابراز وجود كرده و ضمنا از اقدام موسوي حمايت كرد. گروهك هاي ورشكسته ديگري چون منافقين و اتحاد جمهوريخواهان و سلطنت طلبان هم به بهانه اعلام حمايت از اقدام موسوي و كروبي، نام و امضاي خود را در قالب بيانيه ها و مصاحبه هايي منتشر كرده اند.
با اين حال «ف. م سخن» كسي كه پيش از اين در گويانيوز تصريح كرده بود «من از اين به بعد غلط بكنم مطلبي بنويسم كه كيهان به آن استناد كند»، به خاطر شدت ناراحتي از بي عملي فتنه گران، توبه خود را شكسته و نوشت: بسيار زشت است وسط هيجان سياسي، از عقل و تعقل سخن به ميان آوردن اما نقش نويسندگان غيروابسته در اين هنگامه غوغا چيست؟ آيا بايد دنبال هيجان جماعت- آن هم از نوع كاذب اينترنتي- به راه افتاد و بر عقل سليم قلم كشيد؟ اينها را چرا مي گويم؟ به خاطر اينكه مطمئن هستم اين فضا فردا به يأس منتهي خواهد شد. نبايد بيش از اين دچار هيجان شويم. ما ضربه سختي از احساساتي گري و هيجان زدگي خورديم.
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها : آقاي موسوي! ديگر از آن, , , نمي خوريم! (خبر ويژه), برخي تحليلگران اقدام اخير موسوي و كروبي را اقدامي با صرف كاركرد تبليغاتي و در جهت كاستن از حجم توهين و تحقير رسانه ها و فعال اپوزيسيون ارزيابي كرده اند اما گروه ديگري از تحليلگران ضمن تاييد موضع از سر انفعال فتنه گران, معتقدند اقدام,